با آب ساده ونان خشک و بازو زیر سر ؛ همچنان می شود خوشبخت بود
هیچ بدبختی بزرگتر از ناراضی بودن نیست
در نهایت فلاکت و بدبختی با اندک چیزی می توان دلخوش و بی نیاز شد
در میان امواج در جاده های پر فراز و نشیب و در دریاها بدنبال خوشبختی می دویم در حالیکه خوشبختی در اینجاست
کسی که از چیز کمی خوشبخت نمی شود از هیچ چیز خوشبخت نخواهد شد
علت بدبختی و بیچارگی ما داشتن فرصتهای زیاد است که صرف تفکر درباره خوشبختی و بدبختی می گردد
در دنیا هیچ چیز به اندازه بدبختی کامل نیست
خوشبخت کسی است که دم را غنیمت می شمارد و به خود می گوید من امروز خوشم تا فردا چه پیش آید
خوشبختی کالایی است که طبیعت آنرا به قیمت بسیار گرانی به ما می فروشد