خوشبختی توپی است که وقتی می غلطد بدنبالش می رویم و وقتی توقف می کند به آن لگد می زنیم
تو از بدبختی خود ناله می کنی اگر ملاحظه کنی که دیگران چقدر رنج می کشند آهسته تر ناله خواهی کرد
تا زمانیکه جنگ و جنایت دوام دارد ؛ هیچ ندیدن و نشنیدن برای من منتهای خوشبختی است
بیشترین بدبختی های ما قابل تحمل تر از تفسیر های است که دوستانمان درباره آنها می کنند
بزرگترین بدبختی آنست که طاقت کشیدن بار بدبختی را نداشته باشید
بدبختی ها را فراموش کنید تا خوشبخت شوید و اگر خوشبختی ها را از یاد ببرید آدم بیچاره و بدبختی خواهید بود
با مشکلات می جنگیم که به آسایش برسیم وقتی به آسایش رسیدیم آسایش را غیر قابل تحمل می یابیم
انسان خود رو نمی شناسد مگر هنگام فقر و بدبختی
انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد