بیوگرافی خسرو گلسرخی در ادامه مطلب

golsorkhi 


 

خسرو گلسروخی انتخاب کردم بخاطر تمام کسانی که امسال در بین ما نیستند و انهای که هستند به دادگاه کشیده شده اند

 

عید و امسال ، عیدی ندارم
گذاشتی رفتی عزیزم من بیقرارم
عید و امسال ، تنهای تنهام
به جای عیدی عزیزم ، من تو رو میخوام !

خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده مردمی در روز دوم بهمن 1322 در شهر رشت متولد شد 

  

نام پدرش قدیر بود که گلسرخی در سن 5/1 سالگی این تکیه گاه را از دست داد   

مادرش بانو شمس الشریعه وحید نام داشت که بعد از مرگ همسرش، خسرو و برادر دو ساله اش فرهاد را نزد پدرش حاج شیخ محمد وحید که در قم می زیست برد 

وحید مرد مبارزی بود که در کنار میرزا کوچک خان جنگلی در نهضت جنگل جنگیده بود و بالطبع هنوز هم همان روحیه مبارزه در وجودش بود خسرو توسط چنین مبارزی تعلیم دید و تحت تاثیر نظرات او قرار گرفت حتی شعرهایی به نام جنگلی ها و دامون در این رابطه گفت (دامون به معنی پناهگاه و انبوهی سیاهی جنگل است) 

در سال 1341 پدر بزرگش فوت کرد آن زمان خسرو دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه را در مدارس حکیم سنایی و حکیم نظامی به پایان رسانده بود و بعد از فوت پدربزرگش می بایست چرخ معاش خانواده را بگرداند او و برادرش فرهاد به تهران عزیمت کردند و در خانه ای کوچک در محله امین حضور سکنی گزیدند او روزها کار می کرد و شب ها درس می خواند

خسرو در این سالها از ادبیات نیز غافل نبود در طی این سالها اشعار و مقالات و نقدهای بسیار بر آثار ادبی از سوی او با نام های غیر واقعی و مستعاری چون دامون – خ ، گ – بابک رستگار – افشین راد – خسرو کاتوزیان به چاپ رسید در این زمان گلسرخی، با آموختن زبان فرانسه به طور کامل و زبان انگلیسی در دوره دانشگاهی، دست به ترجمه های ادبی نیز می زد


کار جدی او در شعر از سال 45 شروع شد. در سال 48 با عاطفه گرگین شاعر و نویسنده همفکرش ازدواج کرد زندگی در کنار عاطفه و تاثیر پذیری از افکار او آثار گلسرخی را غنی تر کرد بطوری که دوران شکوفایی فکری و خلاقیت او در مطبوعات در سالهای 48 تا 52 می باشد البته هیچ اثری از خسرو در زمان حیاتش، به جز آنچه در مطبوعات و جنگ ها انتشار یافت به صورت کتاب چاپ نشد 

تنها چیزی که میتوان به عنوان کتاب چاپ شده در میان نوشته های او سراغ گرفت، مقاله ای ست با عنوان ” سیاستِ هنر، سیاستِ شعر” این مقاله برای اولین بار به صورت جزوه از سوی انتشارات (کتاب نمونه) به مدیریت بیژن اسدی پور انجام گرفت. اما بعدا” کاوه گوهرین مجموعه آثار خسرو را در دو مجموعه به نام های ”دستی میان دشنه و دل” و ” من در کجای جهان ایستاده ام” چاپ کرد که این دفتر نیز در آن است 

 

خسرو برای چاپ کتابهایش با (کتاب نمونه) قرارداد بسته بود که به انجام نرسید و بعدها یکی از این دو مجموعه، با نام انتخابی خود گلسرخی “ ای سرزمین من“ چاپ شد. انتخاب نام “پرنده خیس” برای مجموعه دوم به توصیه عمران صلاحی انجام شده است. عمران صلاحی وبیژن اسدی پور که از دوستان گلسرخی بودند تأکید کرده اند که خسرو قصد داشت این نام را بر مجموعه ای از شعرهایش بگذارد


او چهار سال در کنار همسرش زندگی کرد و ثمره این ازدواج فرزندی به نام دامون بود مدتی بعد از دستگیری گلسرخی عاطفه گرگین نیز دستگیر شد و در دادگاه نظامی به چهار سال زندان محکوم شد با به زندان افتادن او سرپرستی دامون به برادرش سپرده شد. (هم اکنون دامون همراه مادرش در پاریس زندگی می کند)


بیشترین علت دستگیری گلسرخی عضویت در محفلی بود که موقع دستگیری مدت یکسال بود که از این محفل بریده بود در اوائل ورود به آن محفل او متوجه شد که جز حرف و خیال‏بافی و احیانا” چپ‏روی‏های نمایشی و خطرناک هیچ نیست . در آغاز ورود به آن جمعیت کذایی برای اینکه همسر و تنها پسرش را از این گرداب دور کند، ظاهرا از خانواده خود برید 

  

و با عاطفه گرگین تبانی کرد و کوشید تا در انظار این طور جلوه دهد که به علت اختلاف و عدم تفاهم جدا از خانواده خود زندگی می‏کند و این رشته خانوادگی در حال گسستن است. عاطفه در این ظاهرسازی مصلحتی او را یاری می‏داد،
خسرو گلسرخی در 29 بهمن 1352 به جرم شرکت در طرح گروگانگیری رضا پهلوی علیرغم اینکه به خاطر بودن در زندان ساواک هرگز نمی توانست چنین کاری را انجام دهد و صرفا” به خاطر دفاع از عقایدش در دادگاه نظامی به اعدام محکوم و در میدان چیت گر تیر باران شد .. 


دادگاه نظامی گلسرخی و دوست همرزمش کرامت الله دانشیان و دفاعیه ای که خسرو گلسرخی کرد هنوز در پیکره تاریخ ایران می درخشد و یکی از صحنه های باشکوه ایستادگی بر سر آرمان تا پای جان است او دفاع خود را چنین آغاز کرد:


به نام نامی مردم:
من در دادگاهی که نه قانونی بودن و نه صلاحیت آنرا قبول داردم از خود دفاع نمی کنم بعنوان یک مارکسییت خطابم با خلق و تاریخ است هر چه شما بر من بیشتر بتازید من بیشتر بر خود می بالم چرا که هر چه از شما دورتر باشم به مردم نزدیکترم و هر چه کینه شما به من و عقایدم شدیدتر باشد لطف و حمایت توده مردم از من قوی تر است حتی اگر مرا به گور بسپارید که خواهید سپرد مردم از جسدم پرچم و سرود می سازند


او در ادامه گفت زندگی امام حسین نمودار زندگی کنونی ماست که جان بر کف برای خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه می شویم او در اقلیت بود و یزید بارگاه و قشون و حکومت و قدرت داشت او ایستاد و شهید شد هر چند که یزید گوشه ای از تایخ را اشغال کرد ولی آن چه که در تداوم تاریخ تکرار شد راه حسین و پایداری او بود نه حکومت یزید آن چه را که خلقها تکرار کردند و می کنند راه حسین است


وقتی دادگاه نظامی حکم اعدام گلسرخی و دانشیان را قرائت کرد آن دو فقط لبخند زدند و بعد دست یکدیگر را به گرمی فشردند و در آغوش هم فرو رفتند

 
محبوبیت گلسرخی و دانشیان ترس ساواک را برانگیخت آنها به تکاپو افتادند تا شاید در آخرین لحظات در آنها رسوخ کنند به آنها که با شکیبایی منتظر تیرباران بودند پیشنهاد شد که از شاه تقاضای عفو کنند اما آنها فقط پوزخند زدند ساواک وقتی دید با هیچ حربه ای قادر به فریب آنها نیست به گلسرخی پیشنهاد داد که دامون پسرش را قبل از تیرباران ببیند اما گلسرخی به این پیشنهاد هم جواب منفی داد و این در شرایطی بود که همه سلولهای بدنش نام دامون را فریاد می کشید او می دانست که دامون نقطه ضعف اوست و دامون می تواند او را به زندگی امیدوار کند زندگی که او می خواست از دست بدهد تا به وظیفه اش عمل کند آری برای او مرگ یک وظیفه بود وقتی از او تقاضای ندامت نامه می کنند تا در نتیجه دادگاه تخفیف دهند او می گوید هیچ کس از زندگی در کنار زن و فرزند گریزان نیست من مثل هر انسانی زندگی را دوست دارم و دوست دارم مثل هر پدری رنگ چشمان فرزندم را ببینم اما راهی را که انتخاب کرده ایم باید به پایان ببریم مرگ ما حیات ابدی است ما می رویم تا راه و رسم مبارزه بماند اگر من ندامت نامه بنویسم کمر مبارزان را خرد نکرده ام ؟؟؟


در سحرگاه 29 بهمن وقتی او را به چوبه اعدام بستند هنوز لبخند می زند و می خواهد که چشمانش را نبندند چون می خواست با دیدن خورشید به سرای باقی بشتابد ..


او در وصیت نامه اش می نویسد :


من یک فدائی خلق ایران هستم و شناسنامه من جز عشق به مردم چیز دیگری نیست من خونم را به توده های گرسنه و پابرهنه ایران تقدیم میکنم 

و شما آقایان فاشیست ها که فرزندان خلق ایران را بدون هیچگونه مدرکی به قتلگاه میفرستید، ایمان داشته باشید که خلق محروم ایران انتقام خون فرزندان خود را خواهد گرفت. شما ایمان داشته باشید از هر قطره خون ما صدها فدایی برمیخیزد و روزی قلب شما را خواهد شکافت.

شما ایمان داشته باشید که حکومت غیرقانونی ایران که در 28 مرداد سیاه به خلق ایران توسط آمریکا تحمیل شده در حال احتضار است و دیر یا زود با انقلاب قهرآمیز توده های ستم کشیده ایران واژگون خواهد شد


ضمنا“ یک عدد حلقه پلاتین(طلای سفید) و مبلغ یک هزار و دویست ریال وجه نقد را به خانواده و یا به زنم بدهند 

اشک سهراب سپهری در فراق خسرو گلسرخی  
.1 

شاید در گیر و دار اعدام خسرو گلسرخی

سهراب سپهری اینچنین سرود :

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ 

کار ما شاید اینست

که در افسون گل سرخ شناور باشیم

و در بند  آخر با کنایه می گوید در افسون گل سرخ ! که احتمالا اشک  است شناور باشیم 

سهراب نگاه دردمند خود را با کلماتی کوچک اما وسیع بیان می دارد

 

او همانند اخوان شمشیر از رو نبسته  

.2 

 

او شمشیرش اشک و احساس لطیف ش است

به یاد او یکی از اشعار زیبایش را می گذارم که با کمی دقت می توان در آن ، راز های را یافت ...

شبی سرد است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

نیرنگی است و چراغی مرده

می کنم تنها از جاده عبور

دور ماندند زمن آدمها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غم ها

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها سازد پنهانی

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر،سحر نزدیک است

هر دم این بانگ بر آرم از دل

وای این شب چقدر تاریک است!

خنده ای کو که به انگیزم؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غمی هست به دل

غم من،لیک غمی غمناک است 

 

.3 

 

معلم پای تخته داد می زد

صورتش از خشم گلگون بود

و دستانش به زیر پوششی از گرد ، پنهان بود

ولی آخرکلاسیها

                  لولشک بین خود تقسیم میکردند

وان یکی در گوشه ای دیگر (جوانان) را ورق میزد

برای اینکه بی خود های و هوی می کرد

وبا آن شور بی پایان

                           تساویهای جبری را نشان می داد

با خطی خوانا بر روی تخته ای

                                   کز ظلمتی تاریک غمگین بود

تساوی را چنین نوشت : یک اگر با یک برابر است

از میان جمع شاگردان یکی برخاست

                                            همیشه یک نفر باید برخیزد

به آرامی سخن سر داد

                              تساوی اشتباهی فاحش و محض ست

نگاه بچه ها ناگه به یک سو خیره گشت

                                         معلم مات بر جا ماند

و او پرسید: اگر یک فرد انسان، واحد یک بود

آیا باز یک با یک برابر بود؟

سکوت مدهشی بود و سوالی سخت

معلم خشمگین فریاد زد: آری برابر بود

و او با پوزخندی گفت

اگر یک فرد انسان واحد یک بود

آنکه زور و زر بدامن داشت بالا بود

آنکه قلبی پاک و دستی فاقد زر داشت پایین بود

اگر یک فرد انسان واحد یک بود

آنکه صورت نقره گون چون قرص مه می داشت بالا بود

وان سیه چرده که مینالید پایین بود

اگر یک فرد انسان واحد یک بود

این تساوی زبر و رو میشد

حال میپرسم: یک اگر با یک برابر بود

نان و مال مفتخواران از کجا آماده میگردید؟

یا چه کس دیوار چین ها را بنا میکرد؟

یک اگر با یک برابر بود

پس که پشتش زیر بار فقر خم میشد؟ 

یا که زیر ضربت شلاق له می گشت؟

یک اگر با یک برابر بود

پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد؟

معلم ناله آسا گفت:

بچه ها در جزوه های خویش بنویسید

                                                یک با یک برابر نیست 

.4

نظرات 1 + ارسال نظر
.:: نوروز شاپ ::. شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 14:25 http://norouzshop.com

با سلام و درود [گل]

وب قشنگ و پر محتوایی داری [قلب] بهت تبریک میگم دوست عزیز [گل] کارت حرف نداره [گل]

امدم دعوتت کنم بیای به فروشگاه نوروز شاپ [گل]

http://norouzshop.com

همه محصولات به مناسبت فرا رسیدن عید باستانی نوروز با 40% الی 60% تخفیف ویژه عرضه میشود

بهترین فرصت برای خرید را از دست ندهید[گل]

همه سفارشات حتی در ایام نوروز هم آماده و ارسال میگردند [گل]

کلیه محصولات در پگ و کاور ضد خش و بسته بندی ضد ضربه عرضه میگردد[گل]

کلیه محصولات با گارانتی 48 ساعته عرضه میشود شما بعد از دریافت سفارش خود تا 48 ساعت میتوانید برای مرجوع کردن سفارش و دریافت هزینه خود اقدام نمایید

این بهترین فرصت خرید از یکی از بزرگ ترین فروشگاه های وب در ایران است[رضایت]

با خرید بیش از ده هزار تومان شما در قرعه کشی بزرگ نوروز شاپ شرکت داده خواهید شود[گل]

جوایز نفرات اول به ترتیب هفتصد هزار تومان - پانصد هزار تومان - سیصد هزار تومان و به هشتاد و نه نفر از خریداران خوش شانس خود هدیه کوپن خرید رایگان به اندازه مبلغ سفارش قبلی داده خواهد شود.[گل]

پس این فرصت بی نظیر را از دست ندهید[گل]

برای دریافت لیست جدید ترین محصولات ما + آدرس جدید سایت (در صورت پیش امد هرگونه مشکل احتمالی) + هدایا مختلف تبلیغاتی در یکی از گروه های زیر عضو شوید

آدرس گروه یاهو ما:

http://groups.yahoo.com/group/takbuy/join

آدرس گروه گوگل ما:

http://groups.google.com/group/takbuy?hl=fa

با عضویت رایگان در یکی از گروههای بالا از ده ها هدیه ارزنده + تخفیف در سفارشات بعدی + دریافت رایگان کوپن خرید و ..... برخوردار شوید.[گل]

امیدوارم شما هم به جمع مشتری های دائم ما بپیوندید [گل]

خدمات و محصولات فروشگاه ما رو با دیگر فروشگاهها مقایسه کنید [گل]

مطمئن باشید از انتخاب خود پشیمان نخواهید شود[گل]

پایدار پیروز و موفق باشید[گل][بدرود]

http://norouzshop.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد